جدول جو
جدول جو

معنی خاص الخاص - جستجوی لغت در جدول جو

خاص الخاص
کسانی که در سیر و سلوک به بالاترین مقام رسیده باشند
تصویری از خاص الخاص
تصویر خاص الخاص
فرهنگ فارسی عمید
خاص الخاص(خاصْ صُل خاص ص)
گروهی که در سیر و سلوک ببالاترین مقام رسیده اند: پس علم الیقین بمجاهدت و عین الیقین بمؤانست و حق الیقین بمشاهدت بود و این یکی عام است و دیگر خاص و سدیگر خاص الخاص. واﷲاعلم بالصواب. (کشف المحجوب هجویری چ ژوکوفسکی ص 497 و 498)
لغت نامه دهخدا
خاص الخاص
ویژه ویژه خاصان:، جمع خاص، ویژان، برکشیدگان، برگزیدگان، خویش، به ویژه، زاب ها ویژه ویژه، خدای تعالی: (کشتی عشق که فن و فرجش اخلاص است مطلعش نام گل حضرت خاص الخاص است) (گل کشتی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اخص الخواص
تصویر اخص الخواص
خاص ترین خاصان، از همۀ خاصان نزدیک تر و برگزیده تر
فرهنگ فارسی عمید
(لِ صُلْ)
امیر مجاهدالدین خالص الخاص. وی سردار قشون خلیفۀ عباسی امیرالمؤمنین الناصر لدین الله در جنگ دوم با طغرل بود. توضیح آنکه: پس از جنگی که در همدان بین لشکریان طغرل و اینانج محمود و عساکر اتابک پهلوان از یک طرف و جلال الدین بن یونس به سرداری لشکر خلیفه از طرف دیگر واقع شدلشکر خلیفه منهزم گردید و جلال الدین بن یونس فرماندۀلشکر خلیفه به بغداد بازآمد و طغرل نیز به همدان بازگشت و بعداً خلیفه از نو به تجهیز لشکر خود برخاست و در این بار امیر مجاهدالدین خالص الخاص را به سرکردگی لشکر گماشت. (از اخبار الدوله السلجوقیه ص 178)
لغت نامه دهخدا